ابراهیم مزاری؛ نرگس نصیری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر خودتوسعهای بر عملکرد شغلی کارکنان دانشگاه علم و فرهنگ، انجام شده است. پژوهش از نوع هدف کاربردی، از حیث نوع مطالعه کمی و از منظر روششناسی از نوع توصیفی-همبستگی میباشد. جامعه آماری شامل کارکنان رسمی و قراردادی دانشگاه علم و فرهنگ به تعداد 110 نفر در سال تحصیلی 1400-1399 بوده است که با استفاده از روش نمونهگیری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر خودتوسعهای بر عملکرد شغلی کارکنان دانشگاه علم و فرهنگ، انجام شده است. پژوهش از نوع هدف کاربردی، از حیث نوع مطالعه کمی و از منظر روششناسی از نوع توصیفی-همبستگی میباشد. جامعه آماری شامل کارکنان رسمی و قراردادی دانشگاه علم و فرهنگ به تعداد 110 نفر در سال تحصیلی 1400-1399 بوده است که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای با اختصاص متناسب، تعداد 86 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از دو پرسشنامه خودتوسعهای ابیلی و مزاری (1393) با پایایی 92/0 و عملکرد شغلی با پایایی 90/0، که از ترکیب دو پرسشنامه بیرن و همکارانش (2005) و کونوی (1999) حاصل شده است، استفاده شد. بررسی مدل پژوهش نشان از برازش مناسب آن با دادهها داشت. نتایج نشان داد خودتوسعهای با ضریب 41/0 بر عملکرد شغلی کارکنان تأثیرگذار بود. خودتوسعهای بر عملکرد وظیفهای با ضریب 30/0 و بر عملکرد زمینهای با ضریب 15/0 تأثیرگذار بوده است. تأثیر چهار مؤلفه خودتوسعهای بر عملکرد شغلی ارزیابی شد که به ترتیب خودنظمدهی و خودرهبری با ضریب 17/0 و 28/0 بر عملکرد شغلی تأثیرگذار بوده و فرضیه تأثیر مؤلفههای خودمدیریتی و خودراهبری یادگیری بر عملکرد شغلی در این پژوهش رد شدند.